معنی چمدان لباس
حل جدول
لغت نامه دهخدا
چمدان. [چ َ م َ] (اِ) مصحف «جامه دان » که جای مخصوص نهادن جامه ها در مسافرت است. در تداول عامه، به صندوق چرمی بزرگ یا کوچکی اطلاق شود که هنگام سفر جامه ها را در آن نهند. جامه دان و رجوع به جامه دان شود.
فرهنگ معین
(چَ مِ) [روس.] (اِمر.) کیف بزرگ چرمی یا برزنتی یا غیره که هنگام سفر لباس ها یا لوازم دیگر را در آن نهند.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جامهدان، کیف بزرگ
فرهنگ فارسی هوشیار
جامه دان که جای مخصوص نهادن جامه ها در مسافرت است
فارسی به ایتالیایی
valigia
فارسی به آلمانی
Das [noun], Gepaeck, Handkoffer (m), Koffer (m)
فرهنگ عمید
کیف بزرگ مستطیلشکل برای گذاشتن لوازم سفر، جامهدان،
تعبیر خواب
لباس تمیز: احترام
خریدن لباس: خوشبختی
لباس کهنه: افتخار
لباس خواب: ازدواج ناگهانی
- لوک اویتنهاو
اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت بود. - محمد بن سیرین
اگر بیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی بود. اگر بیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
عربی به فارسی
لباس پوشیدن , جامه بتن کردن , مزین کردن , لباس , درست کردن موی سر , پانسمان کردن , پیراستن
معادل ابجد
191